گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است
[ یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 23:41 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
باید
بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
[ یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 23:40 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
نذر کرده ام صد دور تسبیح …
اهدنا الصراط المستقیم …
شاید وقتی مرا می بینی دیگر راهت را کج نکنی …
[ دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 19:21 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
خدایا بر لبم لبخند اگر باشد…
اندرون سینه اندوهی فراوان است..
خوب می دانی، که این لبخندهای تلخ…
به کامم هیچ شیرینی نمی بخشد..
خداوندا تو آگاهی ز پندارم…
[ دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 19:19 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
بی حس شده ام از درد !
از بغــض !
فقط گاهـی …
خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را.
[ چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 23:37 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
خدایا …
یک امروز را مهمان من باش …
به یک فنجان قهوه تلخ …
دلت نمیخواهد طعم دنیایت را بچشی ؟؟

[ چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 23:37 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
هی باران …
ببار …
من سفر کرده ای دارم که پشت پایش آب نریختم …!
[ چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 23:36 ] [ شی وا.ش ]
[ ]
رویاهایم را میگذارم پشت در …
بیچاره رفتگر …
چه بار سنگینی دارد امشب.
[ یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 20:9 ] [ شی وا.ش ]
[ ]


