هر روز که میگذره..

بیشتر تنها تر میشه.. نمیدونم دلش از کی گرفته... یا دلش پیش کی گیره..

شاید پیش خودش..

نزدیک که بهش میشم..سرش رو بلند میکنه..با لبخند ملیحی روی لبش 

تشویق به نشستنم میکنه...

از او میپرسم: حال غرببی داری...

دستش را از زیر چانه اش برمیدارد... و با نگاهی عمیق به من مینگرد..

هیچ کلامی از زبان آن خارج نمیشود..

سکوت بینمان ردو بدل میشود..

دوباره نگاهم میکند و میگوید:دو چیز وجود دارند که هرگز نباید از یاد بروند:

بدان معنا که بگذاریم رخدادها مسیر خود را پی گیرد-

و فاداری به آنچه در آرزویش هستیم..

هر چه خستر میشوی..خدا به تو نزدیکتر میشود..

کمی مکث میکند:با قاشقش قهوه خود را هم میزند...

و با بغضی پنهان در کلامش میگوید:

عشق چیزی است که بیش تر از هرچیزی داشتنش را دوست داریم،

عشق همان چیزی است که همواره داده میشود پذیرفته

نمیشود...

و آنجا را ترک میکند...

 


[ یکشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 16:41 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

 

روز علوم ارتباطات و روابط عمومی مبارک


[ یکشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 16:28 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

سخنانی از جبران خلیل جبران

لحظاتی هست که میدانیم میان ما و آنان که دوستشان داریم، هیچ فاصله ای نیست...

همسفر تنها بودن را دوست دارم.

هیچ کس نمیتواند به تنهایی از زیبایی ای که درک می کند لذت ببرد.

این روزها مردم همه مرده اند، چون کسی را نمی یابند که دوستش بدارند.

اشخاصی که به اجبار می کوشند جالب باشند، بیش تر از همیشه نفرت انگیز

می شوند.

هیچ چیز نخواهد توانست جنگ برای مرگ را فرا بخواند. هر آنچه در این زمین

رخ میدهد،جنگی برای زندگی است.


[ سه شنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 10:27 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

 

ای کاش در دنیا همه ی مردم عاشق بودند،

ای کاش دلها در سینه سنگ نبود.

ای کاش عشق در میان عاشقان فروختنی نبود،

                                                        

ای کاش عشق از روی چشمها قابل تشخیص بود.  


 

ای کاش…

ای کاش اشکهای تنهایی شب ، لب می گشودند و از دل عاشق

حرف می زدند ، دلی که هر شب چشمانش بارانی است.

ای کاش…

ای کاش در خواب می دیدمش تا با اشک بهش بگم که عاشقونه

میپرستمت.

ای کاش…

ای کاش ابر  بودم  تا  وقتی  که   به یاد تو می باریدم ،

 همه می دیدند و شاهد می شدند و شهادت می دادندکه چگونه

برای رسیدن به تو لحظه شماری می کنم


[ دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 18:3 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

 

بیا  آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام.


[ یکشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 17:37 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

سلام...

دوست داشتید به این وبلاگ سر بزنید...

http://kabootaresefid10.blogfa.com/


[ شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 10:58 ] [ شی وا.ش ]
[ ]

همیشه دلم پیش خودم گیره !!
نمی دونم ! شاید بخاطره اینه که خودم فقط دلواپسه خودم هستم !!!!!!!!!!
دل آدمهای بیرون هیچ وقت با دل ما یکی نمی شه !!
فقط دوست دارند ما فکر کنیم که به یادهمیشه دلم پیش خودم گیره !!
نمی دونم ! شاید بخاطره اینه که خودم فقط دلواپسه خودم هستم !!!!!!!!!!
دل آدمهای بیرون هیچ وقت با دل ما یکی نمی شه !!
فقط دوست دارند ما فکر کنیم که به یادشون هستیم !!
یا یه مرضی دارند که دوست دارند خودشونو عاشق و شیدای کسی که هیچ وقت دوستشون نداشتند نشون بدن !
من دوست دارم همیشه 6 ساله باشم تا دیگران فکر کنن هیچی حالیم نیست و . . .
به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست!اشکهای تو را پاک می کند و دستهایت را صمیمانه میفشارد. تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت و اگر باور داشته باشی میبنی ستاره ها هم با تو حرف می زنند باور کن که با او هرگز تنها نیستی
کافیست عاشقانه به او نگاه کنیشون هستیم !!


[ چهارشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۸۸ ] [ 17:18 ] [ شی وا.ش ]
[ ]